امیر علی شش ماهه شد
امیرعلی جونم فردا شش ماهش تموم میشه و میره توی هفت ماهگی.
یعنی فردا باید واکسن بزنه آخی الهی مامان دورت بگرده...
و انشا ا... غذای کمکی شروع میشه.البته امیرعلی دو ماهی هست که داره فرنی میخوره و خدارو شکر خیلی هم دوست داره و استقبال کرده.
روز چهارشنبه متوجه جوانه زدن اولین مروارید های صدف دهان امیرعلی شدم.وای که چقدر ذوق زده شدم یادش بخیر تو راه برگشت از کیش بودیم با خاله بزرگه.ابن روزا هم با کمک می تونه بشینه و با اسباب بازیهاش بازی کنه.
هر روز که بزرگتر میشه مواظبت ازش راحتتر میشه البته ناگفته نماند که فضولی هاش هم بیشتر میشه بازهم ناگفته نماند که فضولی هاش هم شیرینه. مثل عسل
قبلا که کوچولوتر بود چون دقیقا نمیدونستم با هر گریه چی میخواد یه خورده سخت بود
اما الان دیگه کاملا قلق هاش دستم اومده. گاهی وقتا هم بابای گلش توی امور شیرین بچه داری کمکم میکنه"خدا خیرش بده"
وای امیر علی جونم پسر ماهم یه دنیا دوستت دارم...